بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1710

1. درس هستی فکر تکراری ندارد خوانده‌ گیر

2. ای فضول مکتب رنگ این ورق‌گردانده‌گیر

3. آنقدرها نیست بار الفت این کاروان

4. دامنت‌گرد نفس دارد چو صبح افشانده‌گیر

5. جزکف بی‌مغز از این دریا نمی‌آید برون

6. ای‌گهر مشتاق‌، دیگی از هوس جوشانده‌گیر

7. رنگ پروازت چو شمع آغوش پیداکرده‌ست

8. با وداع خویش این‌کر و فر از خود رانده‌گیر

9. ای جنون چندین غبارکر و فر دادی به باد

10. خاک بنیاد مرا هم یک دو دم شورانده‌گیر

11. خلقی از رسوایی هستی نظر پوشید و رفت

12. بر سر این عیب مژگانی تو هم پوشانده ‌گیر

13. دامن خاکست آخر مقصد سعی غبار

14. گر همه فکرت فلک‌تازست بر جا مانده‌گیر

15. در نگینها اعتبار نام جز پرواز نیست

16. نقش خود هرجا نشاندی همچنان بنشانده گیر

17. بی‌تامل هرچه‌گویی نیست شایان اثر

18. تیغ حکمی ‌گر ببازی اندکی خوابانده‌ گیر

19. ای غرور اندیشه بر وهم جهانگیری مناز

20. قدرتی ‌گر هست دست بید‌ل وامانده ‌گیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ندارم طالع از مقصود، ورنه بارها
* گل ز مستی تکیه بر زانوی بلبل کرده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبل از شاخ گل افتد به زمین از مستی
* گر سحر بوی خوشت جانب گل‌زار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی