بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1829

1. اشکم قدم آبله فرسا ننهد پیش

2. تا رفتن دل پای تقاضا ننهد پیش

3. دل سجده فروش سرکویی است کز آن جا

4. خاکم همه‌گر آب شود پا ننهد پیش

5. کیفیت یادت ز خودم می‌برد آخر

6. این جرعه محال است‌ که مینا ننهد پیش

7. حیرانی ما صفحهٔ صد رنگ بیان است

8. آیینه بساط لب‌ گویا ننهد پیش

9. ما و نم اشکی و سجود سر راهی

10. تسلیم وفا تحفه به هرجا ننهد پیش

11. روشن نتوان ‌کرد سواد خط هستی

12. تا نسخهٔ عبرت پر عنقا ننهد پیش

13. ما بیخبران سر به‌گریبان جنونیم

14. مجنون قدم از دامن صحرا ننهد پیش

15. پروانهٔ نیرنگ سحرگاه ندارد

16. مشتاق تو آینهٔ فردا ننهد پیش

17. جز سوختن از داغ‌، حضوری نتوان یافت

18. آن به‌که‌کسی آینهٔ ما ننهد پیش

19. در راه تو دل را ز پرافشانی رنگم

20. ساز قدمی هست مبادا ننهد پیش

21. آن جاکه بود تیغ تو خضر ره تسلیم

22. آن‌ کیست ‌که چون شمع سر از پا ننهد پیش

23. همت خجل است از هوس دست فشاندن

24. کز چرخ ثری تا به ثریا ننهد پیش

25. حرصت همه‌گر قطره تقاضاست حذرکن

26. تاکاسهٔ در یوزهٔ دریا ننهد پیش

27. مفت است غنا چشمی اگر سیر توان کرد

28. زین بیش‌ کسی نعمت دنیا ننهد پیش

29. بیدل‌، شمرد بند گریبان ندامت

30. آن دست‌ که در خدمت دلها ننهد پیش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* درون خامه هر گدا شهنشاهی است
* قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
* حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
شعر کامل
حافظ