بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1916

1. بلبل الم غنچه کشد بیشتر از گل

2. ظلمست به عاشق چه مدارا چه تغافل

3. خودداری شبنم چه‌ کند با تف خورشید

4. ای یاد تو برق دو جهان رخت تحمل

5. کیفیت لعل تو ز بس نشئه‌گداز است

6. در چشم حباب آینه دارد قدح مل

7. زان نیش‌ که از اشک خم زلف تو دارد

8. مشکل‌ که تپیدن نگشاید رگ سنبل

9. دلهای خراب انجمن جلوهٔ یارند

10. خورشید به ویرانه دهد عرض تجمل

11. ما قمری آن سرو گلستان خرامیم

12. دارد ز نشان قدمش‌ گردن ما غل

13. آیینهٔ دردیم چه عجز و چه رسایی

14. اشک است اگر ناله‌ کند ساز تنزل

15. هر غنچه ازین باغ‌ گره بستهٔ‌ نازیست

16. اشکی است‌ گریبان‌ در چشم تر بلبل

17. اسرار سخن جز به خموشی نتوان یافت

18. مفتاح در گنج معانیست تأمل

19. روزی دو به فکر قد خم‌ گشته فتادیم

20. کردیم تماشای‌ گذشتن ز سر پل

21. خجلت شمر فرصت پرواز شراریم

22. بیدل به چه امید توان ‌کرد توکّل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پای رفتن از حریم او کجا دارد سپند؟
* در تماشاگاه او پا در حنا دارد سپند
شعر کامل
صائب تبریزی
* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* در چمن چون از خمار باده گردم بی قرار
* تاک از دست نوازش می دهد تسکین مرا
شعر کامل
صائب تبریزی