بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1940

1. ای بهار جلوه‌ات را شش جهت دربار گل

2. بی‌ رخت در دیدهٔ من می‌خلد چون خار گل

3. یک نگه نظاره‌ات سر جوش صد میخانه می

4. یک تبسم‌ کردنت آغوش صد گلزار گل

5. درگلستانی که بوی وعدهٔ دیدار توست

6. می‌کند جای نگه چون برگ از اشجارگل

7. اینقدر در پردهٔ رنگ حنا شوخی‌ کجاست

8. می‌زند جوش ازکف پایت به این هنجارگل

9. تا به ‌کی پوشد تغافل بر سراپایت نقاب

10. در دل یک غنچه نتوان یافت این مقدارگل

11. بر رخ هر گلبن از شبنم نقاب افکنده‌اند

12. تا ز خواب نازگردد بر رخت بیدارگل

13. نیست ممکن‌ گر کند در عرض شوخی‌های ناز

14. لاله‌رویان را عرق بی‌رنگ از رخسارگل

15. می‌زند در جمع احباب از تقاضای بهار

16. سایهٔ دست کرم بر گوشهٔ دستار گل

17. ساز عیش از قلقل مینا قیامت غلغل است

18. ابر رنگ نغمه می‌بندد به روی تار گل

19. ریشه‌ها را گر به این سامان نمو بخشد هوا

20. موی سر چون خامهٔ تصویر آرد بارگل

21. نوبهارست و طراوت شوخیی دارد به چنگ

22. بوی‌گل از غنچه‌کرده نغمه از منقارگل

23. بیدل از اندیشهٔ لعلش به عجزم معترف

24. می‌کند در عرض جرأت رنگ استغفار گل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم حسرت به سر اشک فرو می‌گیرم
* که اگر راه دهم قافله بر گل برود
شعر کامل
سعدی
* عشق چو دل را به سوی خویش خواند
* دل ز همه خلق رمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی