بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1945

1. نوبهار آرد به امداد من بیمارگل

2. تا به جای رنگ ‌گردانم به‌ گرد یار گل

3. در گلستانی که شرم آیینه‌دار ناز اوست

4. محو شبنم می‌شود از شوخی اظهارگل

5. باغبان‌! از دورگردان چمن غافل مباش

6. تا کی‌ام دزدیده باشد رخنهٔ دیوار گل

7. از خموشی پرده ‌دار شوخی حسن است عشق

8. می‌کند بلبل نهان در غنچهٔ منقار گل

9. تا نفس باقیست باید خصم راحت بود و بس

10. هم ز بوی خویش دارد در گریبان خار گل

11. رنگ بو نامحرم فیض بهار نیستی است

12. خاک راهی باش و از هر نقش پا بردار گل

13. گر ز اسرار بهار عشق بویی برده‌ای

14. غیر داغ و زخم و اشک و آبله مشمار گل

15. بر بساط غنچه خسبان‌ گر رسی آهسته باش

16. می‌شود از جنبش نبض نفس بیدار گل

17. این حدیث از شمع روشن شد که در بزم وقار

18. داغ دارد زیب دل چون زینت دستار گل

19. حاصل این باغ بر دامن‌ گرانی می‌کند

20. چون سپر بر پشت باید بستنت ناچار گل

21. جلوه در پیش است تشویش دگر انشا مکن

22. هرکجا باشد همان بر رنگ دارد کار گل

23. شوخی نشو و نماها بس که شبنم‌پرور است

24. سبزه چون مژگان بیدل ‌کرده ‌گوهر بارگل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تلخکامی نبود در شکرستان وصال
* نامه آور نگه و بوسه پیام است اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر به چشم دل جاناجلوه های ما بینی
* در حریم اهل دل جلوه خدا بینی
شعر کامل
رهی معیری
* زیر چرخ نیلگون، چون پسته، آن هم زیر پوست
* با دل پرخون لب خندان ندارد هیچ کس
شعر کامل
صائب تبریزی