غزل شمارهٔ 1966
1. هستی نیاز دیده نمناک کردهام
2. تا شمع سان جبین زعرق پاک کردهام
3. راهم به کوچهٔ دگر است از رم نفس
4. زبن موج می سراغ رگ تاککردهام
5. تیغی به جادهٔ دم الفت نمیرسد
6. سیر هزار راه خطرناک کردهام
7. دل از نفس نمیگسلد ربط آرزو
8. این رشته را خیال چه فتراک کردهام
9. طاقت به دوش کس ننهد بار احتیاج
10. واماندهام که تکیه بر افلاک کردهام
11. از ضعف پیریی که سرانجام زندگیست
12. دندان غلط به ریشهٔ مسواک کردهام
13. پر بیدماغ فطرتم از سجدهام مپرس
14. سر بود گوهری که کنون خاک کردهام
15. گرد شکستم از چه نخندد به رویکار
16. مزدوری قلمرو ادراک کردهام
17. بیدل حنایی از چه نگردد بیاض چشم
18. خطها بهخون نوشتهام و پاک کردهام
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده