بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2050

1. ای دلت حسرت‌ کمین انتخاب صبحدم

2. نقطه‌ای از اشک کن اندرکتاب صبحدم

3. عمر در اظهار شوخی پر تنک سرمایه است

4. یک نفس تاکی فروشد پیچ و تاب صبحدم

5. تیره‌روزان جنون‌ را هست بی‌انداز چرخ

6. چاک دل‌، صبح طرب‌؛ داغ‌، آفتاب صبحدم

7. هر دل افسرده داغ انتظار فیض نیست

8. آفتابست آنکه می‌بینی لباب صبحدم

9. وحشت ما بر تعلق دامنی افشانده است

10. تکمه نتوان یافت در بند نقاب صبحدم

11. عالم فرصت ندارد از غبار ما سراغ

12. می‌دود این ریشه یکسر در رکاب صبحدم

13. آسمان‌گر بی‌حسد می‌بود در ایثار فیض

14. دیده‌های اخترش می‌داشت تاب صبحدم

15. رنج الفت را علاج از غیر جستن آفت است

16. رعشه بر مخمور می می‌بندد آب صبحدم

17. نشئهٔ غفلت به هر رنگی که باشد مفت ماست

18. کاش ما را واگذارد دل به خواب صبحدم

19. از توهم چند خواهی زیست مغرور امل

20. ای نفس گم‌کرده درگرد سراب صبحدم

21. گر قدت خم‌کرد پیری راستی مفت صفاست

22. در دم صدق است بیدل فتح باب صبحدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ
* گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
* به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
شعر کامل
سعدی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی