بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2211

1. به عرض جوهر طاقت درین محیط خموشم

2. که من ز بار نفس چون حباب آبله دوشم

3. سپند مجمر یأسم نداشت سرمهٔ دیگر

4. تپید ناله به‌ کیفیتی‌ که‌ کرد خموشم

5. ز بس به درد تپیدن‌ گداختم همه اعضا

6. توان شنید چو موج ازشکست رنگ خروشم

7. چه ممکنست‌ کسی پی برد به شوخی حالم

8. نشانده است تحیر به آب آینه جوشم

9. خوشم به حاصل تردامنی چو اشگ ندامت

10. نه ‌گوهرم‌ که شوم خشک و آبرو بفروشم

11. ز آفتاب‌ کشم ناز خلعت زرین

12. گلیم بخت سیه بس بود چو سایه به دوشم

13. نوید عافیتی دارم از جهان قناعت

14. صدای‌ بی‌نفس موج‌ گوهر است سروشم

15. تغافلست ز عالم لباس عافیت من

16. حباب‌وار ندانم به غیر چشم چه پوشم

17. چمن طرازی ناز است سیر بیخودی امشب

18. صدای پای که دارد غبار رفتن هوشم

19. شرار نیم نگه فرصت نمود ندارد

20. در انتظار که باشم به آرزوی چه‌ کوشم

21. درین چمن به چه‌ گل آشنا شوم من بیدل

22. مگر چو لاله دو روزی به داغ یأس بجوشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ایکه از بهر نمازت گوش جان بر قامتست
* قامتی را جوی کاید سرو پیشش در نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
* تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی