بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 223

1. حیرت دیدار سامان سفر داریم ما

2. دامن آیینه امشب برکمر داریم ما

3. تا سراغ‌گوهر دل در نظر داریم ما

4. روزوشب گرداب‌وش درخودسفر داریم‌ما

5. خندهٔ ماچون گل از چاک‌گریبان‌است‌و بس

6. نسخه‌ای از دفتر صنع سحر داریم ما

7. بی‌تأمل صورت احوال ما نتوان شناخت

8. کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما

9. از ندامت سیرها در باغ عشرت می‌کنیم

10. گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما

11. چون‌حباب اینجا متاع خانه برق خانه‌است

12. آه نتوان‌گفت‌، آتش در جگر داریم ما

13. گرچه‌از جوهر سرافرازی‌ست ما را چون چنار

14. این تهی‌دستی هم از نقد هنر داریم ما

15. نیست چندان رونقی در رنگ عیش بی‌ثبات

16. ورنه صدگل خنده دریک مشت زر داریم ما

17. تا نگاهی‌گل‌کند ذوق تماشا رفته است

18. چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما

19. هرکه از خود می‌رود ماییم‌گرد رفتنش

20. چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما

21. در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است.

22. کیست جزتیغ توتا فهمد چه سر داریم ما

23. جرأت پرواز برق خرمن آسودگی‌ست

24. یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما

25. باغ دهر از ماست بیدل روشناس‌ ‌رنگ درد

26. لاله‌سان آیینهٔ داغ جگر داریم ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
* مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
شعر کامل
حافظ
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی