بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2327

1. دیدهٔ انتظار را دام امید کرده‌ایم

2. ای قدمت به چشم ما خانه سفید کرده‌ایم

3. دل به خیالت انجمن دیده به حیرتت چمن

4. سیر تأملی که دل تا مژه عید کرده‌ایم

5. همچو صدف قناعتست بوتهٔ امتحان فقر

6. مغز شد استخوان ما بسکه قدید کرده‌ایم

7. فیض جنون نارسا فکر برهنگی ‌کراست

8. خرقهٔ دوش عافیت سایهٔ بید کرده‌ایم

9. معنی لفظ‌ حیرتیم‌ کیست به فهم ما رسد

10. بوی اثر نهفته را رنگ پدید کرده‌ایم

11. گرد به باد رفتگان دست بلند ‌مطلبی است

12. گوش به چشم‌کن بدل ناله جدیدکرده‌ایم

13. آه‌ کجا برد کسی خجلت تهمت عدم

14. نام خموشی وکری‌گفت و شنیدکرده‌ایم

15. فرصت اشک شمع رفت ای دم صبح عبرتی

16. خنده دیت نمی‌شود گریه شهیدکرده‌ایم

17. بیدل اگرخطای ما درخور ساز زندگیست

18. تا به‌ کفن رسیده‌ایم ناله سفید کرده‌ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خود ساقی خود بوده ای ای شاخ گل امشب؟
* که آتش می زند در خار مژگان ارغوان تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ
* هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
* خانه دل روشن از نور عبادت می شود
شعر کامل
صائب تبریزی