بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2416

1. ما و نگاه شرمگین از تک و تاز دوختن

2. آبله سا به پای عجز چشم نیاز دوختن

3. ضبط نفس زکف مده فرصت چاره نازک است

4. غنچه قبا به خاک داد در غم باز دوختن

5. عشق جنون ترانه است‌، ناله نفس بهانه است

6. بی لب بسته مشکل است پردهٔ راز دوختن

7. شهرت خودنمایی‌ات رونق شرم می‌برد

8. پرده‌دری و آنگهت جامهٔ ساز دوختن

9. در همه حال نیستی است چاره‌گر شکست دل

10. قابل زخم شیشه نیست غیر گداز دوختن

11. گرد تردد حدوث بخیه به روی ما فکند

12. خرقه درید پردهٔ شرم مجاز دوختن

13. گر مژه بسته‌ای ز خلق هر دو جهان شکار توست

14. قوت بال می‌دهد دیدهٔ باز دوختن

15. عمر به تاب وتب‌گذشت محرم عافیت نگشت

16. رشتهٔ سعی نارسا کرد دراز دوختن

17. عجز نفس حباب راکرد به خامشی‌گرو

18. رشته کجاست تا توان نغمهٔ ساز دوختن

19. بیدل از ین دو روز عمر ننگ بقای‌کس مباد

20. دل پی حرص باختن چشم به آز دوختن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش
* حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
شعر کامل
سعدی