بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2528

1. حیرت آهنگم که می‌فهمد زبان راز من

2. گوش بر آیینه نه تا بشنوی آواز من

3. ناله‌ها در سینه از ضبط نفس خون کرده‌ام

4. آشیان لبریز نومیدی‌ست از پرواز من

5. حسن اظهار حقیقت پر نزاکت جلوه بود

6. تا به بزم آیم زخلوت سوخت رنگ ناز من

7. لفظ شد از خودفروشی معنی بیرنگی‌ام

8. نیست غیر از من ‌کسی چون بوی‌ گل غماز من

9. دل به هر اندیشه طاووس بهاری دیگر است

10. در چه رنگ افتاده است آیینهٔ ‌گلباز من

11. مشت خاکی بودم آشوب نفس گل کرده‌ام

12. ناله‌ای‌ کز سرمه جوشاندم بس است اعجاز من

13. داغ شو ای پرسش از کیفیت حال سپند

14. نغمه‌ای دارم‌ که آتش می‌زند در ساز من

15. گوش ‌گو محرم نوای پردهٔ عجزم مباش

16. اینقدر ها بسکه تا دل می‌رسد آواز من

17. با مزاج هستی‌ام ربطی ندارد عافیت

18. رنگ تصوبر دلم خونست و بس پرواز من

19. شمع را در بزم بهر سوختن آورده است

20. فکر انجامم مکن‌ گر دیده‌ای آغاز من

21. چشم تا بر هم زنم زین دامگاه آزاده‌ام

22. در خم مژگان وطن دارد پر پرواز من

23. اینقدر بیدل به دام حیرت دل می‌تپم

24. ره ز من بیرون ندارد فکر گردون تاز من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی
* به زه کن کمان را و این چوب گز
* بدین گونه پرورده در آب رز
شعر کامل
فردوسی
* گوش اگر داری درین بستانسرا هر غنچه ای
* می کند با صد زبان تلقین خاموشی ترا
شعر کامل
صائب تبریزی