بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2570

1. گر قناعت را توانی داد سامان نگین

2. پشت ناخن نیز دارد در کفت شان نگین

3. ای حباب از خود فروشی شرم باید داشتن

4. یک نفس فرصت نمی‌ارزد به بهتان نگین

5. دوش همت چند زیر بار منت خم شود

6. مفت آن خاتم ‌که نپسندید احسان نگین

7. نیست ممکن از طلسم خودفروشی جستنت

8. نقش نتواندکشیدن پا ز دامان نگین

9. هر چه نومید است در رفع جنون دستگاه

10. هرکه را ره نیست در چاک‌ گریبان نگین

11. گر همین سازگرفتاریست بال اشتهار

12. دام هم در راه ما چیده‌ست دکان نگین

13. جوهر اقبال نقد هرتنک سرمایه نیست

14. فلس ماهی تا کجا نازد به سامان نگین

15. جز به نرمی منتفع نتوان شد از ارباب جاه

16. موم شو تا باج‌ گیری از درشتان نگین

17. سستی طالع ز بس افسردگی دربار داشت

18. نام ما هم سر به سنگ آمد زدامان نگین

19. ای نفس سرمایه اقبالت فریبی بیش نیست

20. چون هوا از شبنمش بندند پیمان نگین

21. بیدل ازگل کردن نامش گریبان می‌درٌد

22. نقش چون تار نظر در چشم حیران نگین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا ز روز قیامت غمی که هست این است
* که روی مردم عالم دوبار باید دید
شعر کامل
صائب تبریزی
* برین گونه گردد سراسر سخن
* شود سست نیرو چو گردد کهن
شعر کامل
فردوسی
* درد ما را نیست درمان الغیاث
* هجر ما را نیست پایان الغیاث
شعر کامل
حافظ