بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2714

1. نگه از مستی چشم تو با ساغر کند بازی

2. حیا از رنگ تمکین تو با گوهر کند بازی

3. اگر بیند هجوم خط به دور شکّر لعلش

4. ز حسرت مور جوهر در دم خنجر کند بازی

5. به دوران تو گردون مهرهٔ سیاره می‌چیند

6. بفرما چشم فتان را که تا ابتر کند بازی

7. به بزم بیقراری مشرب عیش شرر دارم

8. من و اشکی ‌که چون اطفال با اخگر کند بازی

9. اگر تحریر خط دلفریبش سر کنم بیدل

10. زبان ‌کلک خشک من به مشک تر کند بازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
* تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
شعر کامل
حافظ
* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* سرسری نتوان به کنه حیله اندوزان رسید
* کز تأمل آب زیرکاه روشن می شود
شعر کامل
صائب تبریزی