بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2725

1. گریک مژه چون چشم فراهم شده باشی

2. شیرازهٔ اجزای دو عالم شده باشی

3. تمهید خزان آینهٔ اصل بهار است

4. بیرنگی اگر رنگ‌گلی‌کم شده باشی

5. هشدارکه اجزای هوایی‌ست بنایت

6. گو یک دو نفس صورت شبنم شده باشی

7. عاجز نفسان قافلهٔ سرمه متاعند

8. کو ناله‌ گرفتم‌ که جرس هم شده باشی

9. بی‌جبههٔ تسلیم تواضع دم تیغ است

10. حیف است نگین ناشده خاتم شده باشی

11. قطع نظر از جوهر ذاتی چه خیالست

12. هر چند چو شمشیر تنکدم شده باشی

13. پرواز نفس را ز هوا نیست رهایی

14. در دام خودی ‌گر همه تن رم شده باشی

15. ناصح سخن ساخته‌ات پر نمکین است

16. رحم است به زخمی‌ که تو مرهم شده باشی

17. تا بار خری چند نبندند به دوشت

18. آدم نشو‌ی ‌گر همه آدم شده باشی

19. فرداست‌که خاک‌ست سرو برگ غرورت

20. هر چند که امروز فلک هم شده باشی

21. عمری‌ست که آب رخ ما صرف طلب‌هاست

22. ای جبههٔ همت چقدر نم شده باشی

23. خلوتگه تحقیق زتمثال مبراست

24. آیینه در اینجا تو چه محرم شده باشی

25. بید‌ل مگذر چون مه نو از خط تسلیم

26. بر چرخی اگر یک سر مو خم شده باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی
* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی
* تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
* ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
شعر کامل
جامی