بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2732

1. تا چند کشد دل الم بیهده ‌کوشی

2. چون صبح نفس باختم از خانه بدوشی

3. خجلت ثمر دشت تردد نتوان زیست

4. ترسم به عرق‌ گم شود از آبله جوشی

5. امروز کسی محرم فریاد کسی نیست

6. دلکوب خودم چون جرس از هرزه خروشی

7. شمعی که به فانوس خیال تو فروزند

8. چون آتش یاقوت نمیرد ز خموشی

9. ای خواب تو تلخ از هوس مخمل دنیا

10. حیف است ز حرف کفنت پنبه‌به‌گوشی

11. گر آگهی از ننگ بدانجامی اقبال

12. هر چند به گردون رسی از خاک به جوشی

13. تا خجلت پستی نکشد نشئهٔ همت

14. آن جرعه‌ که بر خاک توان ریخت ننوشی

15. در سعی طلب چشم به فرصت نتوان دوخت

16. برق آینه‌دار است مبادا مژه پوشی

17. بیدل اگر آگه شوی از درد محبت

18. یک ‌زخم‌ به صد صبح‌ تبسم‌ نفروشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی خزینه گوهر شود که چون دریا
* هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
* زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
شعر کامل
حافظ
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ