بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 301

1. ای آینهٔ حسن تمنای تو جانها

2. اوراق‌گلستان ثنای تو زبانها

3. بی‌زمزمهٔ حمد تو قانون سخن را

4. افسرده چو خون رگ تار است بیانها

5. از حسرت گلزار تماشای تو آبست

6. چون شبنم‌گل آینه در آینه‌دانها

7. بی‌تاب وصال است دل اما چه توان‌کرد

8. جسم است به راهت‌گره رشتهٔ جانها

9. آنجاکه بود جلوه‌گه حسن‌کمالت

10. چون آینه محو است یقینها وگمانها

11. از مرحمت عام تو درکوی اجابت

12. گم‌گشته اثرها به تک وپوی فغانها

13. از قوت تأیید توتحریک نسیمی

14. بر بحرکشد از شکن موج‌کمانها

15. در چارسوی دهرگذرکرد خیالت

16. لبریز شد از حیرت آیینه دکانها

17. در پردة دل غیر خیالت نتوان یافت

18. جولانکدة پرتو ماهند کتانها

19. در دیدة بیدل نبود یک دل پر خون

20. بی‌داغ هوای تو درتن لاله‌ستانها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری