بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 376

1. نی‌ام‌آنکه به‌جرأت وصف‌لبت رسدم خم و پیم عنان ادب

2. ز تاً‌مل موج‌گهر زده‌ام در حسن ادا به زبان ادب

3. ز حقیقت‌حرمت و پاس حیا به مزاج غرض‌هوسان چه اثر

4. که‌گرسنهٔ نان طمع نخورد قسم نمک سر خوان ادب

5. اگرت زتردد ننگ طلب دل جمع شود سر وبرگ غنا

6. ز غبارکساد متاع هوس نرسی به زبان دکان ادب

7. قدمت زه دامن شرم نشدکه به معنی‌کعبه نظر فکنی

8. به طواف درتو رسد همه‌کس چو تو پا نکشی زمکان ادب

9. همه عمر‌به مکتب‌کسب فنون دل بیخبرتوتپید به خون

10. نشد آنکه رسد دو نفس سبقت ز معلمی همه‌دان ادب

11. تب و تاب مراتب عجز رسا به چه ناله‌کند دل خسته ادا

12. که اگربه قلم ره خط سپرم همه نقطه دمد ز بیان ادب

13. زترانهٔ حیرت بیدل من به چه نغمه تپد رگ سازسخن

14. که تری شکند دم عرض نفس پر و بال خدنگ‌کمان ادب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* ترسم دلش برنجد از من و گر نه هر شب
* صد ناله می‌فرستم با باد بامدادی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی