غزل شمارهٔ 482
1. نسیمگل به خموشی ترانهپرداز است
2. که موج رنگگل این چمن رگ ساز است
3. چگونه بلبل ما بال عیش بگشاید
4. که سایهٔگل این باغ چنگل باز است
5. کجا رویم که سرمنزلی به دست آریم
6. چو خط دایره انجام ما هم آغاز است
7. نهفه نیست پی کاروان حسرت ما
8. شکستن جرس رنگ سخت غماز است
9. هزار زخم نمابان به سینه میدزدد
10. دلی که شانهش زلف اهد راز است
11. مخور فریب که حیرت دلیل آگاهیست
12. زچشم آینه تا جلوه صد نگه تاز است
13. چمن ز وصل توام مژده میدهد امروز
14. بهار تا سر کوی تو یک گلانداز است
15. چرا ز جوهر آیینه میرمد عکست
16. که شمع را پر پروانه بستر ناز است
17. نگاه شوقم و خون میخورم به پردهٔ شرم
18. وگرنهنه فلک امروز یک در باز است
19. خروش طالع شورم جهان گرفت اما
20. چه دل گشایدم از نغمهای که ناساز است
21. فسردگی نشود دام وحشت رنگم
22. شکستهبالی این مرغ ساز پرواز است
23. کدورت از دل ما برد خط او بیدل
24. برای آینهٔ ما غبار پرواز است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده