غزل شمارهٔ 505
1. از بس قماش دامن دلدار نازک است
2. دستم زکار اگر نرود کار نازک است
3. از طوفگلشنت ادبم منع میکند
4. کیفیت درشتی این خار نازک است
5. تا دم زنی چو آینهگردانده است رنگ
6. این کارگاه جلوه چه مقدار نازک است
7. عرض وفا مباد وبال دگر شود
8. ای ناله عبرتیکه دل یار نازک است
9. تاکشت جنبش مژه سیل بنای اشک
10. بیپرده شدکه طینت هموار نازک است
11. !ی نازنین طبیب ز دردتگداختم
12. پیش آ،که نالهٔ من بیمار نازک است
13. فرصتکفیل این همه غفلت نمیشود
14. خوابتگران و سایهٔ دیوار نازک است
15. مشکل به نفی خودکنم اثبات مدعا
16. آیینه وهم و خاطر زنگار نازک است
17. وحدت به هیچ جلوه مقابل نمیشود
18. بیرنگ شوکه آینه بسیار نازک است
19. اظهار ما ز حوصله آخر بهعجز ساخت
20. چندانکه ناله خون شده منقار نازک است
21. اندیشه در معاملهٔ عشق داغ شد
22. آیینه اوست یا منم، اسرار نازک است
23. بیدل نمیتوان ز سر دلگذشتنم
24. این مشت خون زآبله صد بارنازک است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده