بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 610

1. چون سپند آرام جسم دردناکم ناله است

2. برق جولانی‌که خواهد سوخت پاکم ناله است

3. صد گریبان نسخهٔ رسوایی‌ام اما هنوز

4. یک الف ازانتخاب مشق چاکم ناله است

5. از علمداران یأسم‌، کار اقبالم بلند

6. کز سمک تا عالم اوج سماکم ناله است

7. کس نمی‌فهمد زبان خاکساریهای من

8. ورنه هرگردی‌که می‌خیزد ز خاکم ناله است

9. ازگداز عافیت؟کی برون جوشیده‌ام

10. بادهٔ درد دلم رگهای تاکم ناله است

11. تا نفس برخویش بالد یأس عریان می‌شود

12. بی‌رخت صد پیرهن سامان چاکم ناله است

13. کس بدآموز نزاکت فهمی الفت مباد

14. خامشی هم بی‌تواز بهرهلاکم ناله است

15. گم شدم از خویش تحریک دل آوازم نداد

16. این جرس بیدل نمی‌دانم چراکم ناله است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون طره عنبر شکنش در شکن افتد
* از سنبل تر سلسله برنسترن افتد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
* مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
شعر کامل
سعدی