غزل شمارهٔ 626
1. هر سو نگرم دیده به دیدار حجابست
2. ای تار نظر پیرهنت این چه نقابست
3. خمیازهٔ شوق تو به می کم نتوان کرد
4. ما را به قدح نسبتگردب و حبابست
5. آستان نتوان چشم به پای تو نهادن
6. اینگل ثمر دیدهٔ بیخواب رکابست
7. ای شمع حیا رنگ، عتاب آن همه مفروز
8. هرجا شررآیینه شود جلوه کبابست
9. غافل ز شکست دل عاشق نتوان بود
10. معموری امکان به همین خانه خرابست
11. گیرم نشدم قابل پیمانهٔ رحمت
12. آیینه یاسم چهکم از عالم آبست
13. پرواز نیاید ز پر افشانی مژگان
14. ای هیچ بهکاریکه نداری چه شتابست
15. ما هیچکسان، بیهود مغرورکمالیم
16. گر ذره به افلاک پرد در چه حسابست
17. این میکده کیفیت دیدار که دارد
18. هرجا مژه آغوش کشد جام شرابست
19. منعم دلش از بستر مخمل نشکیبد
20. این سبزه خوابیده سراپا رگ خوابست
21. صد آبله پیمانه ده ریگ روانم
22. پای طلبم ساقی مستان شرابست
23. یارب هوس شانهٔ گیسویکه دارد
24. عمریست که شمشاد به خون خفتهٔ آبست
25. خاموشی آن لب به حیا داشت سوالی
26. دادیم دل از دست و نگفتیم جوابست
27. بیدل ز دثی چاره محال ست در ین بزم
28. پرداز تو هم آینه چندانکه نقابست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده