بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 824

1. شب‌ که جوش‌ حسرتی ‌زان نرگس‌ خودکام داشت

2. چشمهٔ آیینه موج روغن بادام داشت

3. یاد آن شوقی‌که از بیطاقتیهای جنون

4. دل تپیدن نیز در راهت شمار گام داشت

5. پختگی در پردهٔ رنگ خزا‌نی بوده است

6. میوه هم در فکر سرسبزی خیالی خام داشت

7. باد دامانت غبارم را پریشان کرد و رفت

8. سرمه‌ای در گوشهٔ چشم عدم آرام داشت

9. مصرع آه من از لعل تو پر بی‌بهره ماند

10. باب تحسین ‌گر نبود اهلیت دشنام داشت

11. از سراغ رفتگان جز گفتگو آثار نیست

12. شخص ‌هستی در نگین ‌بی‌نشانی نام داشت

13. چشم وا کردیم و آگاه از فنای خود شدیم

14. چون شرر آغاز ما آیینهٔ انجام داشت

15. عالمی را صید الفت‌ کرد رنگِ عجز من

16. در شکست ‌خویشتن‌ مشت ‌غبارم ‌‌دام داشت

17. عیشها کردیم تا بر باد رفت اجزای ما

18. خانهٔ ما بعد ویرانی هوای بام داشت

19. ناله را روزی ‌که اوج اعتبار نشئه بود

20. چون‌جرس بیدل ‌به‌جای ‌باده ‌دل ‌در جام داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
* میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
شعر کامل
مولوی
* به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
* که همچو سرو بلندش هزار دستان است
شعر کامل
کمال خجندی
* منکه چون سرو از جهان یکباره آزاد آمدم
* دامنم چون نرگس ار پر زر نباشد گومباش
شعر کامل
خواجوی کرمانی