بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 951

1. ساغرم بی‌ تو داغ می ‌گردد

2. نقش پای چراغ می‌گردد

3. لاله‌سان هرگلی که می کارم

4. آشیان کلاغ می‌گردد

5. دور این بزم رنگ‌گردانی‌ست

6. ششجهت یک ایاغ می‌گردد

7. خلق آسودل در عدم عمریست

8. به وداع فراغ می‌گردد

9. در بساطی که من طرب دارم

10. مطربش بانگ زاغ می‌گردد

11. من اگر سر ز خاک بردارم

12. نقش پا بیدماغ می‌گردد

13. شرر کاغذ است فرصت عیش

14. می‌پرد رنگ و باغ می‌گردد

15. منع پرواز از تپش مکنید

16. سوختن بی‌چراغ می‌گردد

17. همچو عنقا کجا روم بیدل

18. گم شدن هم سراغ می‌گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ
* بکوشیم وز کوشش ما چه سود
* کز آغاز بود آنچ بایست بود
شعر کامل
فردوسی