ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 116

1. چو خاک تا نشود تخته ی من اندر خاک

2. ز لوح سینه نگردد رقوم عشق تو پاک

3. ز سوز سینه خبر می دهد به غمّازی

4. سرشک سرخ و رخ زرد و دیده ی نمناک

5. متاب رشته ی زلفت ز ما درین گرداب

6. که میل کشتی ما می کند نهنگ هلاک

7. چه غم ز طعنه ی دشمن اگر تو باشی دوست

8. که نیش همدم نوش است و زهر با تریاک

9. به زهر می کشدم عقل مفسد ابن حسام

10. خیال فاسدش از سر ببر به شیره ی تاک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
* آبها صاف در ایام خزان می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی
* قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
* دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم
شعر کامل
حافظ