ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 142

1. گر چه بس منفعل از شرم گناه آمده ایم

2. تکیه بر مرحمت لطف اله آمده ایم

3. دست در دامن ملاح عنایت زده ایم

4. ما بدین بحر نه از بحر شناه آمده ایم

5. رقم جرم و گناه از صفحات عملم

6. محو فرمای که بس نامه سیاه آمده ایم

7. دهن از سوز درون خشک و رخ از دیده پر آب

8. به انابت بدرت با دو گواه آمده ایم

9. تا به اعزازچو یوسف به عزیزی برسیم

10. ما بدین مصر به تاریکی چاه آمده ایم

11. جای آن هست که دریوزه کنیم ابن حسام

12. بر سر راه چو بی توشه ی راه آمده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مزن چون نار در خون جگر جوش
* بهی خواهی چو به پشمینه میپوش
شعر کامل
عبید زاکانی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ