ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 44

1. خرم دل آن کس که به غم های تو شاد است

2. الّا غم رخسار تو غم ها همه باد است

3. بگشا گره از ابروی مشکین که ببینند

4. کاندر خم ابروی تو پیوسته گشاد است

5. در طلعت تو صنع الهی بتوان دید

6. گویی مگر آیینه سکندر به تو داده‌ست

7. چندین ارنی گوی به اطوار دوانند

8. عکسی مگر از روی تو به کوه فتاده‌ست

9. بگذر به چمن چون گل سیراب و نظر کن

10. در غنچه که از شرم تو بُرقع نگشاده‌ست

11. از سرو سرافراز بنه سرکشی از سر

12. کاین باغچه را سرو بسی همچو تو یاد است

13. شوخی مکن و چهره میفروز که خاک

14. بس چهره شاهان منوچهر نژاد است

15. هر لاله که بر دشت نمودار کلاهی است

16. تاج سر جمشید و فریدون و قباد است

17. چون ابن حسام از دو جهان قطع نظر به

18. آنرا که سر کوی تو میعاد و معاد است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب
* که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
شعر کامل
حافظ
* خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
* زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی