ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 8

1. ای غافل از بلای دل مبتلای ما

2. جز مبتلا کسی نرسد در بلای ما

3. ممکن نباشد از سر کوی تو رفتنم

4. آری مقیّدست به زلف تو پای ما

5. حجاج اگر به کعبه بیت الحرم روند

6. ابروی توست قبله حاجت روای ما

7. ما معتکف به کوی توایم از سر صفا

8. موقوف آنکه سعی کنی بر صفای ما

9. دانم که درد عشق نباشد دوا پذیر

10. زحمت مکش طبیب ز بهر دوای ما

11. روز ازل که شادی و غم قسم کرده اند

12. شادی جان ما که غم آمد عطای ما

13. ابن حسام را ز دعا وصل تست امید

14. یا رب قرین کنی به اجابت دعای ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به ظاهر چون شراب کهنه افتادم زجوش
* دربهارفکر،جوش ارغوان دارم هنوز
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر چه مغز بادام است بس نغز
* بباید پوست کندن تا دهد مغز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
* گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
شعر کامل
حافظ