اقبال لاهوریارمغان حجاز (فهرست)

شمارهٔ 329-شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت

1. شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت

2. چه بی نم چشمن کز گل بزاید

3. چو جان او بگیرم شرمسارم

4. ولی او را ز مردن عار ناید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
* که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
شعر کامل
مولوی
* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی