اقبال لاهوریجاویدنامه (فهرست)

شمارهٔ 39-نوای حلاج

1. ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست

2. تجلی دگری در خور تقاضا نیست

3. نظر بخویش چنان بسته ام که جلوه دوست

4. جهان گرفت و مرا فرصت تماشا نیست

5. به ملک جم ندهم مصرع نظیری را

6. «کسی که کشته نشد از قبیلهٔ ما نیست»

7. اگرچه عقل فسون پیشه لشکری انگیخت

8. تو دل گرفته نباشی که عشق تنها نیست

9. تو ره شناس نئی وز مقام بیخبری

10. چه نغمه ایست که در بربط سلیمی نیست

11. ز قید و صید نهنگان حکایتی آور

12. مگو که زورق ما روشناس دریا نیست

13. مرید همت آن رهروم که پا نگذاشت

14. به جاده ئی که در و کوه و دشت و دریا نیست

15. شریک حلقهٔ رندان باده پیما باش

16. حذر ز بیعت پیری که مرد غوغا نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین است سوگند چرخ بلند
* که بر بیگناهان نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی