اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 196-زندگی

1. پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست

2. گفتا مئی که تلخ تر او نکوتر است

3. گفتم که کرمک است و ز کل سر برون زند

4. گفتا که شعله زاد مثال سمندر است

5. گفتم که شر بفطرت خامش نهاده اند

6. گفتا که خیر او نشناسی همین شر است

7. گفتم که شوق سیر نبردش بمنزلی

8. گفتا که منزلش بهمین شوق مضمر است

9. گفتم که خاکی است و بخاکش همی دهند

10. گفتا چو دانه خاک شکافد گل تر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای
* دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
شعر کامل
حافظ
* مریض عشق به کوی تو تا غبار نشد
* ز ضعف تن نتوانست کز زمین خیزد
شعر کامل
جامی
* پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو
* زرین تره کو برخوان؟ رو کم ترکوا برخوان
شعر کامل
خاقانی