اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 249-تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد بسوز و گداز من

1. تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد بسوز و گداز من

2. که بیک نگاه محمد عربی گرفت حجاز من

3. چکنم که عقل بهانه جو گرهی به روی گره زند

4. نظری که گردش چشم تو شکند طلسم مجاز من

5. نرسد فسونگری خرد به تپیدن دل زنده ئی

6. ز کنشت فلسفیان در آ بحریم سوز و گداز من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
* هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
شعر کامل
حافظ
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* باز در این جوی روان گشت آب
* بر لب جو سبزه دمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی