اقبال لاهوریزبور عجم (فهرست)

شمارهٔ 104-عشق را نازم که بودش را غم نابود نی

1. عشق را نازم که بودش را غم نابود نی

2. کفر او زنار دار حاضر و موجود نی

3. عشق اگر فرمان دهد از جان شیرین هم گذر

4. عشق محبوب است و مقصود است و جان مقصود نی

5. کافری را پخته تر سازدشکست سومنات

6. گرمی بتخانه بی هنگامهٔ محمود نی

7. مسجد و میخانه و دیر و کلیسا و کنشت

8. صد فسون از بهر دل بستند و دل خوشنود نی

9. نغمه پردازی ز جوی کوهسار آموختم

10. در گلستان بوده ام یک ناله درد آلود نی

11. پیش من آئی دم سردی دل گرمی بیار

12. جنبش اندر تست اندر نغمهٔ داوود نی

13. عیب من کم جوی و از جامم عیار خویش گیر

14. لذت تلخاب من بی جان غم فرسود نی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی
* یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
* جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
شعر کامل
حافظ