شمارهٔ 132-هنگامه را که بست درین دیر دیر پای
1. هنگامه را که بست درین دیر دیر پای
2. زناریان او همه نالنده همچو نای
3. در ’بنگه فقیر و به کاشانهٔ امیر
4. غمها که پشت را به جوانی کند دو تای
5. درمان کجا که درد بدرمان فزون شود
6. دانش تمام حیله و نیرنگ و سیمیای
7. بی زور سیل کشتی آدم نمی رود
8. هر دل هزار عربده دارد به ناخدای
9. از من حکایت سفر زندگی مپرس
10. در ساختم بدرد و گذشتم غزل سرای
11. آمیختم نفس به نسیم سحر گهی
12. گشتم درین چمن به گلان نانهاده پای
13. از کاخ و کو جدا و پریشان بکاخ و کوی
14. کردم بچشم ماه تماشای این سرای
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده