شمارهٔ 7-ایکه ز من فزدوه ئی گرمی آه و ناله را
1. اینکه ز من فزدوه ای گرمی آه و ناله را
2. زنده کن از صدای من خاک هزار ساله را
3. با دل ما چها کنی تو که ببادهٔ حیات
4. مستی شوق می دهی آب و گل پیاله را
5. غنچهٔ دل گرفته را از نفسم گره گشای
6. تازه کن از نسیم من داغ درون لاله را
7. می گذرد خیال من از مه و مهر و مشتری
8. تو بکمین چه خفته ای صید کن این غزاله را
9. خواجهٔ من نگاه دار آبروی گدای خویش
10. آنکه ز جوی دیگران پر نکند پیاله را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده