شمارهٔ 1
1. یکی دخت دیگر بد آزرم نام
2. ز تاج بزرگان رسیده به کام
3. بیامد به تخت کیان برنشست
4. گرفت این جهان جهان رابه دست
5. نخستین چنین گفت کای بخردان
6. جهان گشته و کار کرده ردان
7. همه کار بر داد و آیین کنیم
8. کزین پس همه خشت بالین کنیم
9. هر آنکس که باشد مرا دوستدار
10. چنانم مر او را چو پروردگار
11. کس کو ز پیمان من بگذرد
12. بپیچید ز آیین و راه خرد
13. به خواری تنش را برآرم بدار
14. ز دهقان و تازی و رومی شمار
15. همیبود بر تخت بر چار ماه
16. به پنجم شکست اندر آمد به گاه
17. از آزرم گیتی بیآزرم گشت
18. پی اختر رفتنش نرم گشت
19. شد اونیز و آن تخت بیشاه ماند
20. به کام دل مرد بدخواه ماند
21. همه کار گردنده چرخ این بود
22. ز پروردهٔ خویش پرکین بود
هیچ نظری ثبت نشده