فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 19

1. از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا

2. کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا

3. با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم

4. بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا

5. من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن

6. این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا

7. عمر خواهم پایدار و جان شیرین بیشمار

8. بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا

9. هر کسی دارد هوس چیزی نخواهم من جز آنکه

10. سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا

11. توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش

12. گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا

13. جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل

14. فیض تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو گرم کن نفس خویش را به آتش عشق
* رها کن آن دگران را به زیره و پلپل
شعر کامل
اوحدی
* تا به شطرنج نظر با آن دو رخ بردیم دست
* در نخستین دست نقدِ دین و دل در باختیم
شعر کامل
جامی