فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 202

1. داغ دل عاشقان می نپذیرد علاج

2. درد و غم جاودان می نپذیرد علاج

3. آتش دل را کجا بحر کفایت کند

4. سوز دل عاشقان می نپذیرد علاج

5. هر که به اخلاص تر او خطرش بیشتر

6. این خطر مخلصان می نپذیرد علاج

7. تشنهٔ وصل تو ام گرسنهٔ لطف تو

8. درد من از آب و نان می نپذیرد علاج

9. مونس بیکس توئی بی کسم و جز بتو

10. بی کسی بی کسان می نپذیرد علاج

11. کردن درمان چه سود اشگ چه باران چه سود

12. درد دل و سوز جان می نپذیرد علاج

13. پخته نخواهند شد گر همه آتش شود

14. خامی این زاهدان می نپذیرد علاج

15. فیض تو خود را بسوز چشم زمردم بدوز

16. خوی بد مردمان می نپذیرد علاج


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاموش که سرمستم بربست کسی دستم
* اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
* هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
شعر کامل
حافظ
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی