فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 295

1. دلم بس نیست ماوای تو باشد

2. بیا تا دیده هم جای تو باشد

3. خوشا چشم نکوبختی که دروی

4. جمال عالم آرای تو باشد

5. خوش آن سر مست عشق لاابالی

6. که مدهوش تماشای تو باشد

7. خوش آن شیرین سخنهای شکرریز

8. که از لعل شکر خای تو باشد

9. نمک دارد سخن زان لعل شیرین

10. بده دشنامی ار رأی تو باشد

11. دل مخمور من بیمار آنست

12. که مست چشم شهلای تو باشد

13. خوشا آندم که جان بپذیری ای فیض

14. سرش آنگاه در پای تو باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خاکی که خون سیاوش بخورد
* به ابر اندر آمد درختی ز گرد
شعر کامل
فردوسی
* اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
* چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم
* مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی