فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 381

1. اگر سوی شام ار بری میرود

2. اجل آدمی را ز پی میرود

3. دلا سازره کن که معلوم نیست

4. کزین خاکدان روح کی میرود

5. دی عمر آمد بهاران گذشت

6. بهاران گذشتند و دی میرود

7. بهر جا دلت رفت آنجاست جان

8. سرا پای دل را ز پی میرود

9. دل تو چه شخص و تنت سایه است

10. بهر جا رود شخص فی میرود

11. دل اندر خدا بند و بگسل ز خلق

12. که آخر همه سوی وی میرود

13. از آن روی دل در خدا کرد فیض

14. که لاشیء دنبال شیء میرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرمایه نجات بود توبه درست
* با کشتی شکسته به دریا چه می روی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
* دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شعر کامل
حافظ