فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 437

1. بدل کاشتم مهر آن طفل جاهل ز راه نظر

2. بجز طفل اشکم نشد هیچ حاصل ازین رهگذر

3. کنون در کنارم نشستند طفلان بپهلوی هم

4. چه طفلان ز خون قطره چند سایل ز دل با جگر

5. کند طالع واژگون خرق عادت نظر کن ببین

6. چه دانه چه بر درنگر تخم و حاصل عجایب نگر

7. نشد نرم ازین اشکهای پیاپی زمین دلش

8. همانا ز سنگ آفریدند آن دل و زان سخت تر

9. نه یکجو وفائی نه یکذره رحمی ببار آمدم

10. همه سعی من گشت باطل ندیدم ثمر

11. از آن زلف خم در خم پیچ پیچش بمن میرسد

12. بلاها بلاها قوافل قوافل بحالم نگر

13. اگر چشم از آنرو بپوشم بتلخی شکیبا شوم

14. شود کار بر فیض دشوار و مشکل ز بد هم بتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
* که خاک میکده عشق را زیارت کرد
شعر کامل
حافظ
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار
* بادام تلخ در خور آغوش قند نیست
شعر کامل
صائب تبریزی