غزل شمارهٔ 49
1. تو و آرام و پخته کاریها
2. من و خامی و بی قراریها
3. پرسشم گر بخاطرت گذرد
4. دل بیمار و جان سپاریها
5. غیر را روزهای عیش و طرب
6. من و شبهای تار و زاریها
7. بی نکوئی چه بر سرش آمد
8. کو مراعات حق گذاریها
9. پای تا سر بمهر تو بستم
10. یاد ایام رستگاریها
11. شکوه بگذرام و بنالم زار
12. تا کند دوست غمگساریها
13. از در عجز و مسکنت آرم
14. بندگیها و اشگباریها
15. شاید از رحم در دلش آرد
16. آه آتش فشان و زاریها
17. شکوه از بخت و مهر او دردل
18. چه شد آرزم و شرمساریها
19. دعوی دوستی و عرض گله
20. روی سخت و امید واریها
21. گفتی ای دلفکار از کهٔ
22. زار تو زار تو بزاریها
23. فیض را نیست غیرتو یاری
24. یاریش کن بحق یاریها
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده