فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. تو و آرام و پخته کاریها

2. من و خامی و بی قراریها

3. پرسشم گر بخاطرت گذرد

4. دل بیمار و جان سپاریها

5. غیر را روزهای عیش و طرب

6. من و شبهای تار و زاریها

7. بی نکوئی چه بر سرش آمد

8. کو مراعات حق گذاریها

9. پای تا سر بمهر تو بستم

10. یاد ایام رستگاریها

11. شکوه بگذرام و بنالم زار

12. تا کند دوست غمگساریها

13. از در عجز و مسکنت آرم

14. بندگیها و اشگباریها

15. شاید از رحم در دلش آرد

16. آه آتش فشان و زاریها

17. شکوه از بخت و مهر او دردل

18. چه شد آرزم و شرمساریها

19. دعوی دوستی و عرض گله

20. روی سخت و امید واریها

21. گفتی ای دلفکار از کهٔ

22. زار تو زار تو بزاریها

23. فیض را نیست غیرتو یاری

24. یاریش کن بحق یاریها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
* دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
* گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
شعر کامل
حافظ