فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 509

1. خورشید روئی گردید طالع

2. دردم نهان شد چون برق لامع

3. گر ایستادی آتش فنادی

4. هم در مدارس هم در صوامع

5. آنرا که دیدش طالع قوی بود

6. وانکو ندیدش از ضعف طالع

7. این ماه رویان کم رو نمایند

8. آنماه چرخست کان هست طالع

9. از بس عزیزند از کس گریزند

10. دیدارشانرا باشد موانع

11. مهر زمین را مه مه توان دید

12. مهر فلک هست هر روز طالع

13. خورشید رویان هرجا نباشند

14. خورشید چرخست کان هست واسع

15. ساقی بده می بیگانهٔ نیست

16. از خویش رفتم دیگر چه مانع

17. بگذار ای فیض اشعار باطل

18. از حق سخن گو کان هست نافع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* شقایق سوختی دایم سپندش
* که از چشم خسان ناید گزندش
شعر کامل
وحشی بافقی