غزل شمارهٔ 558
1. دلم بحر و عشق تو در وی نهنگ
2. نهنگی که جا کرده بر بحر تنگ
3. هزاران هزار ار غم آید بدل
4. کند جمله را لقمهٔ عشق شنگ
5. غمم بر سر غم نه و شاد باش
6. دل عاشق از غم نیاید به تنگ
7. غمی کز تو آید بشادی خورم
8. که تلخ از تو شیرین و صلحست جنگ
9. بقربان کفر سر زلف تو
10. همه چین و ماچین خطا و فرنگ
11. سوی بوستان گر خرامی بناز
12. بر ایمان بود کفر را عار و ننگ
13. ترا فیض چون عشق شد دستگیر
14. درین راه پایت نیاید به سنگ
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده