فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 579

1. در دل توئی در جان توئی ای مونس دیرینه‌ام

2. در سینهٔ بریان توئی ای مونس دیرینه‌ام

3. ای تو روان اندر بدن ای هم تو جان و هم تو تن

4. ای هم تو حسن و هم حسن ای مونس دیرینه‌ام

5. هم دل تو و هم سینه تو گوهر تو و گنجینه تو

6. دینه تو و دیرینه تو ای مونس دیرینه‌ام

7. بارم دهی آیم برت ورنه بمانم بر درت

8. ای لم یزل من چاکرت ای مونس دیرینه‌ام

9. بارم دهی خرم شوم ردم کنی درهم شوم

10. از تو زیاد و کم شوم ای مونس دیرینه‌ام

11. راهم دهی بینا شوم ردم کنی اعما شوم

12. از تو بدو زیبا شم ای مونس دیرینه‌ام

13. لطفم کنی گلشن شوم قهرم کنی گلخن شوم

14. گه جان شوم گه تن شوم ای مونس دیرینه‌ام

15. خواهی‌بخوان خواهی‌بران دل در تو دل‌بست ازازل

16. گشتم ز تو مست از ازل ای مونس دیرینه‌ام

17. جان لم یزل در وصل بود یکچند هجرانش ربود

18. آخر همان گردد که بود ای مونس دیرینه‌ام

19. فیض است و گفتگوی تو شیدای جستجوی تو

20. شیء الهی کوی تو ای مونس دیرینه‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی
* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
* ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم
شعر کامل
فروغی بسطامی