فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 661

1. باده در باده مست چون نشوم

2. یار ساقی ز دست چون نشوم

3. رخ برافروخت چون نسوزم من

4. قد برافروخت پست چون نشوم

5. بست در پیچ زلف خم در خم

6. پای دلرا ز دست چون نشوم

7. باده او هوشیار چون باشم

8. ساقی او می پرست چون نشوم

9. اوست قبله سجود چون نکنم

10. اوست بت بتپرست چون نشوم

11. هست او من چسان نباشم نیست

12. هستیم اوست هست چون نشوم

13. دل اشکسته میخرد دلدار

14. طالب این شکست چون نشوم

15. گفت اگر عاشقی فنا شوفیض

16. راه عذرم ببست چون نشوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
* فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
شعر کامل
سعدی
* ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
* حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعر کامل
سعدی
* ز گرد سواران در آن پهن دشت
* زمین شش شد و آسمان گشت هشت
شعر کامل
فردوسی