فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 701

1. گی باشد از جهان بدن سوی جان رویم

2. زان نیز بگذریم ورای جهان رویم

3. از تن بجان سوی جانان سفر کنیم

4. طی مکان کنیم و سوی لامکان رویم

5. شور و شغب کنیم پس پردهٔ صور

6. وین راه را ز چشم خلایق نهان رویم

7. کس دید و کس ندید به پریم زین قفس

8. تا کوه قاف جانت عنقا روان رویم

9. تا چند اوفتیم در این و گل چو خر

10. چون عیسی از زمین بسوی آسمان رویم

11. تا چند اینچنین گذرانیم روزگار

12. گویند هست طور دگر آنچنان رویم

13. سوزیم در جحیم خودیفیض تا بکی

14. خود واکنیم از خود و سوی جنان رویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
* که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شعر کامل
حافظ
* درد عشقی کشیده‌ام که مپرس
* زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
شعر کامل
حافظ
* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی