غزل شمارهٔ 846
1. گر ترا هست سر کشتن ما بسم الله
2. خیز از جای و بگو بهر فدا بسم الله
3. تیغ ابروی تو دارد چو سر کشتن ما
4. بسملم ساز بدین تیغ بلا بسم الله
5. گفته بودی که بشمشیر سرت بردارم
6. هین نشستم بر تو بر سر پا بسم الله
7. تا بکی وعده کنی حرف وفا هم گوئی
8. در دلت هست وفا گو بوفا بسم الله
9. سر تسلیم نهادیم به پیش تو بیار
10. هرچه خواهد دل تو بر سر ما بسم الله
11. بکشیم سر بنهیم و بجفا تن بدهیم
12. ای جفای تو وفا خیز و بیا بسم الله
13. فیض را بس که بدل هست هوای بسمل
14. مینگارد همه بر لوح هوا بسم الله
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده