غزل شمارهٔ 849
1. رفتم بخرابات توکلت علیالله
2. وارستم از آفات توکلت علیالله
3. ز خرقه و سجاده و تسبیح گذشتم
4. در کشف و کرامات توکلت علیالله
5. در خرقه سالوس نهان چند توان داشت
6. بتخانهٔ طاعات توکلت علیالله
7. عزی بدر آوردم و بر خاک فکندم
8. بر سنگ زدم لات توکلت علیالله
9. از آب و گل خویش سبک گشتم و رفتم
10. تا بام سموات توکلت علیالله
11. راه سفر طامه کبراست توکل
12. تا چند ز طامات توکلت علیالله
13. گویم سخنی فیض اگرنه خرفی تو
14. بگذر ز خرافات توکلت علیالله
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده