فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 865

1. در عشق دوست ای دل شیدا چگونه‌ای

2. ای قطره کشاکش دریا چگونه‌ای

3. یادآور ای عدم ز نهانخانه‌ای قدم

4. پنهان چگونه بودی و پیدا چگونه‌ای

5. در بحر بی کنار کنارم کشید و گفت

6. بی ما چگونه بودی و با ما چگونه‌ای

7. من جلوه نا نموده تواز خویش میشدی

8. امروز غرق بحر تجلا چگونه‌ای

9. جمعی بساحل از کشش ما در اضطراب

10. ای غرق بحر عاطفت ما چگونه‌ای

11. بازم ز خویش‌ راند و بکنج غمم نشاند

12. گفت ای نشانه تیر بلا را چگونه‌ای

13. در چاه بابلم موی خود ببست

14. گفت ای اسیر زلف چلیپا چگونه‌ای

15. ای خانه زاد عشرت و پرورده‌ای طرب

16. در لجه محیط غم ما چگونه‌ای

17. ای فیض خویش را بغم عشق ما سپار

18. و آنگه ببین که در کنف ما چگونه‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف تو بنفشه ار غلامی فرمود
* زین روی بنفشه حلقه درگوش نمود
شعر کامل
خاقانی
* ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک
* زشرم مردم باریک بین نهان شده ام
شعر کامل
جامی
* اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
* اساس هستی من زان خراب آبادست
شعر کامل
حافظ